-
من ...
پنجشنبه 31 فروردینماه سال 1391 09:29
م ام من کارِ«من»! مدرکِ«من»! هنر ِ«من»! جوانی ِ«من»! من من من... تکلمم همه حدیث نفس وتنفسم همه توصیف«خود» وپرستشم همه بت پرستی خود پرستی آه!که چقدر...خسته ام از این همه«من»... ببین مرا که چگونه اسیرم در «خود» ودر حصار ضمیرهای ناگزیری که از مرجعشان وامانده اند ودر زندان واژگان وسوسه گری که پیوسته بر «من ِ»من می...
-
می خواهم تکرارت کنم
پنجشنبه 31 فروردینماه سال 1391 09:20
سلام،بهانه تو خودت بهتر از همه می دانی که چقدر این روزها دل ما آدم ها مثل هوای شهرمان گرفته است. آمده ام روبه رویت ایستاده ام. راستی گفتی کدام سمت بروم به تو می رسم ؟!مستقیم!؟ ایستاده ام وپنجره ی دلم را رو به رویت باز کرده ام ، می خواهم کمی از هوای گرم وعاشقانه ات را به دلم بدهی.چند دقیقه ایست که خیلی خسته ام! می...
-
یاورم
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1391 13:19
یاورم؛ گوئیا مرا از دنیا نصبه این بوده که به قدر پلک بر هم نهادنی در کنار تو باشم و در سایه سار نگاه روشن تو نفس بزنم و سپس تو چنان پرنده ای بی قرار به سوی بیکرانه آسمان بال بگشایی. شب همه شب خیره به آسمان از شهاب های مهاجر سراغ خانه تو را میگیرم. ای پرنده پر پر کجایی؟؟؟
-
آخرین دیدار
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 09:54
آخرین دیدارمان را خیلی خوب به یاد دارم . عطری که در آن لحظات در فضا پراکنده می شد هنوز در مشام دارم وقتی نگاهم در نگاهت گره خورد عظمت آسمان و شکوه دریا را در چشمانت دیدم .... و ای کاش در میافتم که در سایه سار مژه هایت چه رازی نهفته است . وقتی به آن راز پی بردم که تو دیگر به آسمان پاک و دریای زلال پیوسته ای... همچون...
-
تپش قلبم
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 09:27
خاطراتت را به دست قلبم میسپارم تا با تپش هر لحظه با تو باشم
-
ای کاش
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 09:26
آسمان دلم ابری و چشمهایم بارانیست . بالهای خیالم شکسته اند. پرواز مقدور نیست . کاش آفتاب محبت با تنم آشتی میکرد . کاش دست نوازشگر رود اشکهایم را می شست . ای کاش باز هم غنچه های لبخند در باغچه لبهایم باز میشد . کاش فرهنگ لغت هم با واژه یتیم قهر می کرد . کاش گونه هایم در حسرت یک بوسه نمی سوخت . ای کاش من هم مثل تو بودم...