آسمان دلم ابری و چشمهایم بارانیست .
بالهای خیالم شکسته اند. پرواز مقدور نیست .
کاش آفتاب محبت با تنم آشتی میکرد .
کاش دست نوازشگر رود اشکهایم را می شست .
ای کاش باز هم غنچه های لبخند در باغچه لبهایم باز میشد .
کاش فرهنگ لغت هم با واژه یتیم قهر می کرد .
کاش گونه هایم در حسرت یک بوسه نمی سوخت .
ای کاش من هم مثل تو بودم .
((ای کاش خانه ما هم بابا داشت....))
آه پدرم ، بی تو چقدر غریب غربتم
واقعا کاش خانه ماهم بابا داشت ...
ازاده جانرضا هستم از فسا
نوشته هات عالیه تشکر
سلام
ممنون که به من سر میزنی
بیشتر اونطرفم
ای کاش و ای کاش ....
از کجا گیر اوردی اینو؟ عالی بود بی نظیر . خیلی حال کردم هر چند دقیقه یک بار میخونمش . تشکر اجی جان سالم باشی و سبز
سلام
ممنون که هر جا میرم پیدام میکنی
اینو خودم نوشتم
مربوط به چند سال پیشه