وقتی نگاهم در نگاهت گره خورد عظمت آسمان و شکوه دریا را در چشمانت دیدم ....
و ای کاش در میافتم که در سایه سار مژه هایت چه رازی نهفته است .
وقتی به آن راز پی بردم که تو دیگر به آسمان پاک و دریای زلال پیوسته ای...
همچون همیشه دوستت دارم
آسمان دلم ابری و چشمهایم بارانیست .
بالهای خیالم شکسته اند. پرواز مقدور نیست .
کاش آفتاب محبت با تنم آشتی میکرد .
کاش دست نوازشگر رود اشکهایم را می شست .
ای کاش باز هم غنچه های لبخند در باغچه لبهایم باز میشد .
کاش فرهنگ لغت هم با واژه یتیم قهر می کرد .
کاش گونه هایم در حسرت یک بوسه نمی سوخت .
ای کاش من هم مثل تو بودم .
((ای کاش خانه ما هم بابا داشت....))
آه پدرم ، بی تو چقدر غریب غربتم